سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برایت آرزومندم

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی

و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد

و اگر اینگونه نیست، تنهایی‌ات کوتاه باشد

و پس از تنهایی‌ات، نفرت از کسی نیابی

آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد

بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی



برایت همچنان آرزو دارم

دوستانی داشته باشی

از جمله دوستان بد و ناپایدار

برخی نادوست، و برخی دوستدار

که دستکم یکی در میانشان

بی‌‌تردید مورد اعتمادت باشد.



و چون زندگی بدین‌گونه است

برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی

نه کم و نه زیاد، درست به اندازه

تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهند

که دستکم یکی از آن‌ها اعتراضش به حق باشد

تا که زیاده به خودت غره نشوی.


و نیز آرزومندم

مفیدِ فایده باش??

نه خیلی غیرضروری

تا در لحظات سخت

وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است

همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگه دارد.


همچنین، برایت ??رزومندم

صبور باشی

نه با کسانی که اشتباهات کوچک می‌کنند

چون این کارِ ساده‌ای است

بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران‌ناپذیر می‌کنند

و با کاربردِ درست صبوری‌ات برای دیگران نمونه شوی.


و امیدوارم اگر جوان هستی

خیلی به تعجیل، رسیده نشوی

و اگر رسیده‌ای، به جوان‌نمایی اصرار نورزی

و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی

چرا که هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد

و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند.

امیدوارم سگی را نوازش کنی

به پرنده‌ای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره گوش کنی

وقتی که آوای سحرگاهی‌اش را سر می‌دهد

چرا که به این طریق

احساس زیبایی خواهی یافت، به رایگان.


امیدوارم

که دانه‌ای هم بر خاک بفِشانی

هرچند خُرد بوده باشد

و با روییدنش همراه شوی

تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.


بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی

زیرا در عمل به آن نیازمندی

و برای اینکه سالی یک بار

پولت را جلو رویت بگذاری و بگویی: «این مالِ من است»

فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ دیگری است!


و در پایان، اگر مرد باشی

آرزومندم زن خوبی داشته باشی

و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی

که اگر فردا خسته باشید، یا پس‌فردا شادمان

باز هم از عشق حرف برانی?? تا از نو بیآغازید.


اگر همه‌ی این‌ها که گفتم فراهم شد

دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم...


» نظر

داستانی از کوروش کبیر

داستانی زیبا درمورد کوروش کبیر!

کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوش‌شان رسانید...

زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت: چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود برنمی داری و همه را به سربازانت می‌بخشی؟
کورش گفت: اگر غنیمت های جنگی رانمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟!  کزروس عددی را با معیار آن زمان گفت.
کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوش‌شان رسانید.
مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.
کورش رو به کزروس کرد و گفت: ثروت من اینجاست. اگر آنهارا پیش خود نگه داشته بودم، همیشه باید نگران آنها بودم. زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره‌اند مثل این می‌ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد!


» نظر

سخنانی کوتاه از........

برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه، قدرت و جرات لازم است . وگرنه هر ماهی مرده ای هم می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند.

*****************************
وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی‌توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد 
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است 
مثل تنها مردن
دکتر علی شریعتی

 *****************************

اگر در صحنه حق و باطل نیستی، اگر شاهد عصر خودت و شهید حق بر باطل نیستی، هر جا که میخواهی باش. چه به شراب نشسته و چه به نماز ایستاده. هر دو یکیست! (دکتر علی شریعتی)

*****************************
دنیا را بد ساخته اند ... کسی را که دوست داری، تو را دوست نمی دارد ... کسی که تورا دوست دارد، تو دوستش نمی داری ... اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد...به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند...و این رنج است...

*****************************

شرافت مرد هم چون بکارت یک دختر است اگر یکبار لکه دار شد دیگر جبران پذیر نیست


*****************************

آنگاه که تقدیر نیست و از تدبیر نیز کاری ساخته نیست خواستن اگر با تمام وجود با بسیج همه اندامها و نیروهای روح و با قدرتی که در صمیمیت است تجلی کند اگر هم هستیمان را یک خواستن کنیم یک خواستن مطلق شویم و اگر با هجوم و حمله های صادقانه و سرشار از امید و یقین و ایمان بخواهیم پاسخ خویش را خواهیم گرفت.

*****************************
خداوندا
از بچگی به من آموختند همه را دوست بدارم
حال که بزرگ شده ام 
و
کسی را دوست می دارم
می گویند
فراموشش کن 
*****************************
خدایا به من زیستنی عطا کن 
که در لحظه ی مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است
حسرت نخورم
و مردنی عطا کن
که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم
*****************************
خدایا من در کلبه حقیرانه خود کسی را دارم که تو در ارش کبریایی خود نداری
منچون تویی را دارم
وتو چون خود نداری

*****************************
پروردگارا به من توفیق عشق بی هوس، تنهایی در انبوه جمعیت و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند عنایت فرما

*****************************
پس از مرگم چه خواهد شد
نمیدانم
نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم
که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او یک ریز و پی در پی دم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد
و سراب خفتگان خفته را
آشفته و آشفتهتر سازد
بدین سان بشکند
دائم سکوت مرگبارم را
*****************************
به من بگو نگو، نمیگویم، اما نگو نفهم، که من نمی توانم نفهمم، من می فهمم .
*****************************
روزی که بود ندیدم....روزی که خواند نشنیدم
روزی دیدم که نبود....روزی شنیدم که نخواند
*****************************
خدایا به من توفیق تلاش در شکست
صبر در نومیدی
عظمت بی نام دین بی دنیا
عشق بی هوس عطا کن

*****************************
سرمایه های هر دلی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
*****************************
من هرگز نمی نالم...قرنها نالیدن بس است...میخواهم فریاد بزنم...!اگر نتوانستم سکوت میکنم....
*****************************
همواره روحی مهاجر باش به سوی مبدا به سوی آنجا که بتوانی انسانتر باشی و از انچه که هستی و هستند فاصله بگیری این رسالت دائمی توست
*****************************
 خداوندا به هر کس که دوست میداری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است و به هر کس که دوست میداری بچشان که دوست داشتن از عشق برتر است
*****************************
هر انسان کتابی است در انتظار خواننده اش
*****************************
انها(دشمنان)از فهمیدن تو می ترسند.از گاو که گنده تر نمیشوی می دوشنت و از اسب که دونده تر نمیشوی سوارت میشوند و از خر که قوی تر نمیشوی بارت میکنند. انها از فهمیدن تو میترسند
*****************************
ارزش انسان به اندازه حرف هایی هست که برای نگفتن دارد
*****************************
اگر تنهاترین تنهاها شوم باز خدا هست.او جانشین همه نداشتن هاست.نفرین و آفرین ها بی ثمر است.اگر تمامی خلق گرگ های هار شوند و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد تو تنهای مهربان و جاوید و آسیب ناپذیر من هستی.ای پناهگاه ابدی تو میتوانی جانشین همه بی پناهی ها شوی
*****************************
عمیقترین و بهترین تعریف از عشق این است که
عشق زاییده تنهایی است....
و تنهایی نیز زاییده عشق است 
تنهایی بدین معنا نیست که یک فرد بیکس باشد .... کسی در پیرامونش نباشد!
اگر کسی پیوندی ، کششی ، انتظاری و نیاز پیوستگی و اتصالی در درونش نداشته باشد تنها نیست
برعکس کسی که چنین چنین اتصالی را در درونش احساس میکند
و بعد احساس میکند که از او جدا افتاده ، بریده شده و تنها مانده است؛ 
در انبوه جمعیت نیز تنهاست
کتاب نیایش 
*****************************
خدایا : «چگونه زیستن »را به من بیاموز ،« چگونه مردن» را خود ، خواهم آموخت
خدایا : رحمتی کن تا ایمان، نام ونان برایم نیاورد،
قوتم بخش تا نانم را و حتی نامم را در خطر ایمانم نیفکنم
تا از آنها باشم که پول دنیا می گیرند وبرای دین کار می کنند؛
نه آنها که پول دین می گیرند وبرای دنیا کارمی کنند
*****************************
باور نمی کنم هرگز باور نمی کنم که سال های سال همچنان زنده ماندنم به طول انجامد. یک کاری خواهد شد
زیستن مشکل است و لحظات چنان به سختی و سنگینی بر من گام می نهند و دیر می گذرند که احساس می کنم خفه می شوم. هیچ نمی دانم چرا؟ اما می دانم کس دیگری در درون من پا گذاشته است و اوست که مرا چنین بی طاقت کرده است. احساس می کنم دیگر نمی توانم در خود بگنجم و در خود بیارامم و از بودن خویش بزرگتر شده ام و این جامه بر من تنگی می کند
عشق آن سفربزرگ! آه چه می کشم
چه خیال انگیز و جان بخش است این جا نبودن
*****************************
معشوق من چنان لطیف است که خود را به « بودن » نیالوده است که اگر جامه ی وجود بر تن می کرد نه معشوق من بود
*****************************
چه تلخ و غم انگیز است سرنوشت کسی که طبیعت نمی تواند سرش کلاه بگذارد... این سرزمین را با عقل مصلحت اندیش ساخته اند. پس باید با عقل مصلحت اندیش در آن زیست. و چاره ایی دیگر پیدا نیست و من «چنین کردم» اما «چنین نبودم» و این دوگانگی مرا همواره دو نیمه می کرد
__._,_.___

» نظر

ترسناکترین و عجیبترین جاذبههای گردشگری جهان!

در این کره خاکی افراد زیادی هستند از هیجان و ترس خوششان می‌آید و داستان‌ها‌ و فیلم‌ها‌ی ترسناک یکی از تفریحات مورد علاقه‌شان است. حال اگر مکان‌ها‌ی توریستی ترسناک و عجیب را به این افراد معرفی کنیم حتما خوششان می‌آید. پس اگر شما از جمله افرادی هستید که از هیجان خوشتان می‌آید و مکانهای توریستی معمولی برایتان کسل کننده هستند با ما همراه شوید.
در این لیست ما ترسناک ترین و عجیب‌ترین مکان‌ها‌ی توریستی جهان را به شما معرفی می‌کنیم؛ یکی ترسناک‌تر از دیگری....
 

موزه موتر تاریخ پزشکی، ‌فیلادلفیا

  
 موزه موتر تاریخ پزشکی
موزه موتر تاریخ پزشکی در ‌فیلادلفیا موزه پاتولوژی، شامل تجهیزات قدیمی‌ پزشکی و نمایش اقلام زیست شناختی است. شهرت اعظم این موزه به خاطر مجموعه عظیمی ‌از اسکلت‌ها‌ی انسان است.
 

تالاب ترانک، جزایر مایکرونیزیا
 
تالاب ترانک
بخش زیادی از نیروی نظامی ‌ارتش ژاپن حالا در اعماق آب تالاب ترانک در مایکرونیزیا سمت جنوب غربی ‌ها‌وایی خوابیده است. در اعماق این ابهای آبی می‌توانیم لاشه کشتی‌ها‌ی جنگی و هواپیماها را ببینیم. اینها سال 1944 به عمق آب فرو رفتند و حالا برای توریست‌ها‌ نمایش داده می‌شوند.
 

فروشگاه جادوگری سونارا در مکزیکو سیتی، مکزیک
 
فروشگاه جادوگری سونارا
بازار سونورا همه روزه میزبان مسافران و توریست‌ها‌یی است که از راه دور برای پیشگویی آینده‌شان و وعده زندگی بهتر به مکزیکو سیتی می‌آیند. مردم در اینجا جنس‌ها‌ی «ماوراءطبیعی» مثل خون مار زنگی یا مرغ مگس خشک شده را برای داشتن شانس در زندگی خریداری می‌کنند.
 

 جزیره ایستر، شیلی
 
جزیره ایستر
یکی از مرموزترین مکان‌ها‌ی روزی زمین همین جزیره ایستر است، با مجمسه‌ها‌ی سنگی غول‌پیکری که درون آنها روح هزاران سال رشد کرده است. این مجسمه‌ها‌ به آسمان خیره شده اند، گویی که به خاطر برخی جنایت‌ها‌ی مرموز احساس گناه می‌کنند.
 

مرداب مانچاک، لوزیانا
 
مرداب مانچاک
کشتی‌ها‌ی حامل توریستی در حالی روی این مرداب‌ها‌ شناورند که نور مشعل راهشان را روشن کرده و درختان سرو و رشته‌ها‌ی خزه که از درختان آویزانند آنها را احاطه کرده اند. مرداب مانچاک به نام «مرداب ارواح» نیز شهرت دارد.
 

سرداب پاریس، فرانسه
 
سرداب پاریس
استخوان‌ها‌ و اسکلت‌ها‌ی بسته بندی شده مثل اجناس داخل یک انبار در دو ضلع یک راهرو قرار گرفته‌اند. هوای اینجا خشک است و به همین دلیل میزان فساد و پوسیدگی در اینجا بسیار ناچیز است. همچنین نوشته‌ها‌یی به چشم می‌خورد که به طور کلی شامل تاریخ انقلاب فرانسه، افول دوران پادشاهی و اشراف‌زادگان است. این مکان حدود 187 کیلومتر از بخش زیرین کل شهر را دربرگرفته است و اما بخش ناچیزی از آن برای عموم قابل بازدید است.
 

خانه وینچستر، سن خوزه، کالیفرنیا
 
خانه وینچستر
گفته شده که ارواح جنون به خاطر دختری به اسم سارا در 160 اتاق این خانه منزل گزیده اند! از وقتی در این خانه به روی عموم باز شد، شکایت‌ها‌ی مداومی ‌وجود داشت که حکایت از اتفاقات عجیب و غریب داشت. حتی اگر توریستها به ارواح اعتقاد نداشته باشند، این مکان به خاطرکثرت و تنوع زیاد در اینگونه ادعاها آنها را متحیر خواهد کرد.
 

بن بست ماری کینگ، ‌ادینبورگ
 
بن بست ماری کینگ
تعدادی خیابان با گذشته تیره و تاریک در زیر شهر قدیمی ‌قرون وسطایی در ادینبورگ پنهان شده‌اند. اینجا محلی است که در قرن 17 مبتلایان به بیماری طاعون را در آنجا محبوس می‌کردند تا بمیرند و شهرت اصلی اینجا هم به خاطر بیماران طاعونی است که در قرون گذشته مرده‌اند. تازگی‌ها این مکان برای توریست‌ها‌ گشایش یافته و آنها هم جذب داستان‌ها‌ی مربوط به این مکان در مورد ارواح ماورایی شده اند.
 

دخمه مخفی تِلِما، سیسیلی
 
آلیستر کراولی- شاید یکی از نفرت انگیزترین معتقدین به علوم خفیه جهان باشد- و این خانه روستایی سنگی که با نقاشی‌ها‌ی دیواری تاریک پگانی پر شده است زمانی مرکز بین‌المللی مجالش عیش و نوش گروه‌ها‌ی شیطانی بوده است. تخمین زده می‌شود که قدمت اینجا دست کم به دهه 1920 برسد. کراولی به خاطر طرفدارانش افرادی مثل ماریلین منسون شهرت دارد. توریستهایی که به مکانهای مرموز علاقه دارند می‌توانند در اینجا سرگردان شده و حسابی خودشان را بترسانند!!
 

چرنوبیل، اوکراین
 
توریستهایی که به اوکراین و شهر متروک «پرپیات» می‌آیند، خودشان را در یک منطقه ممنوعه می‌یابند. دراینجا همه وسایل و خانه‌ها‌ خیلی باعجله رها شده اند و شکل وحشتناکی به خود گرفته‌اند و این واقعه هم مربوط می‌شود به واقعه هسته‌ای چرنوبیل که هزاران نفر از مردم خانه‌ها‌یشان را برای همیشه ول کردند و رفتند.


» نظر

فقر

فقر  همه جا سر میکشد و ممکن است نماند

آدم گرسنه فقیر است،

آدم عریان فقیر است،

آدم خسیس که شمش های طلا را پنهان میکند  فقیر است،

آدم بی پول  فقیر است، آدم بی غذا  فقیر است،

آدم کج ذهن فقیر است،

آدم بی مطالعه که روی کتابهایش گرد و خاک نشسته فقیر است،

جامعه بی روزنامه  فقیر است،

جامعه ای که بر روی کتیبه سه هزار ساله اش یادگاری نوشته اند فقیر است،

آدم بی فرهنگ که پوست موز خود را از پنجره اتومبیل به خیابان پرت می کند فقیر است،

فقر ،  همه جا سر میکشد ........

 

آدمی که شب را بی غذا به صبح می رساند  فقیر است و همسایه او فقیرتر، 

آدمی که روز را بی اندیشه سر می کند فقیر است و دوست او فقیرتر.




» نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >