سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من تنها

امروز دارم می نویسم از من تنها . از منی که نگذاشت و اجازه نداد که کسی توی تنهایی خودش غصه بخوره و همیشه تنهایی دیگران را با حضورش با همدردیش پر کرد و امروز تنهای تنهاست. نه به این خاطر این را بگم که کسی دور و برم نیست از این باب که هر کسی  هم باشه کس نمی تونه باشه. چون آنها فقط به منافع خودشون فکر می کنن و بس . تا لحظه هایی که براشون سودی داری سراغت را می گیرن و لحظه ای که کارشون تموم شد خودشون هم می رن و اثری ازشون دیگه نیست.

به این نتیجه رسیدم که باید خودم باشم حداقل توی این وضع دیگه خودم به خودم دروغ نمی گم. و این منم که خودم را باور دارم و می دونم که می تونم.

لا اقل من نمی تونم خودم را فقط واسه انجام کارهام بخوام.

نمی دونم شاید واقعا بخوام یه حصار دور و برم بکشم و نگذارم که کسی بخواد وارد شه اما بازم می دونم که نمی شه چون دارم توی یه اجتماع با هزار جور آدمهای مختلف زندگی می کنم.

 

فقط باید سعی کنم این آدمها رو بهتر بشناسم خیلی خوب چون خیلی ها خودشون را بعد از اینکه مدتها گذشت نشون می دهند.

اما برای انجام هرکاری فقط باید خودم باشم خو د خودم. درسته این اولش سخته امابالاخره شدنی و من مبارزه می کنم با تمام ناملایمات اطرافم من هر چی که جلوم باشه و سخت باشه برداشتنش برمی دارم و درو می کنم.

چون باید به هدفم آن هدف بزرگ  برسم. دیگه نباید نشست افسوس خورد، چون من باید جلو برم. باید خودم را محکم بسازم .محکم تر ازآن چیزی که هستم.

چون دیگه نمی خوام به کارهایی که می کنم به خراب شدنشون فکر کنم. دیگه می خوام خودم باشم ، رها و آزاد از همه کس و همه چیز.

اما این من تنها همیشه هست با همتون و هیچ وقت تنهاتون نمی گذارم اما خودم را از هر قید و بندی رها می کنم چون می خوام آزاد باشم آزاد آزاد در پرواز و برای این کار پر پروازی می خوام که...

 


» نظر