صبا شبنم به سیمای سه اختر می زند امشب
به درب شادی دلها فلق در می زند امشب
سحر مُهر اناالمستی به دفتر می زند امشب
ستاره با شفق حرف سه دلبر می زند امشب
کبوترهای دل یارب کجا پر می زند امشب
دم از عشق سه نوزاد و سه مادر می زند امشب
سه مادر بهر ما دلداده ها سه دلبر آورده
یکی مینا یکی جام و یکی هم ساغر آورده
بگو امشب چه رخ داده بگو ایدل کجا بودی
چرا تنها سفر کردی چرا از ما جدا بودی
مدینه بودی ایدل یا نجف یا کربلا بودی
کنار علقمه یادر بقیع با صفا بودی
تو هم قنداقه بوس دسته گلهای ولا بودی
خوشا بر حال تو ایدل که امشب هر کجا بودی
بگو ایدل کدامین مادر امشب گوهر آورده
که در سینه دل هر عاشقی سوی مدینه پر درآورده
تو را دیدم که دور مهد سه نوزاد می گشتی
چو پروانه به دور سه گل شمشاد می گشتی
عجب آزاد ای دل در علی آباد می گشتی
بنازم من بتو ایدل که تو آزاد می گشتی
گهی خندان گهی گریان وگاهی شاد می گشتی
به دور مهد عباس و حسین و حضرت سجاد می گشتی
بگرد ایدل که سه مادر بدنیااختر آورده
سه شب سه دسته گل بهر علی سه مادر آورده
هوای شهر ما امشب صفای دیگری دارد
دل دلبر پرست ما هوای دیگری دارد
به سینه قلب ما امشب صدای دیگری دارد
متاع عشق ما امشب بهای دیگری دارد
نوای شعر ما امشب نوای دیگری دارد
دل دلخستگان امشب دوای دیگری دارد
به هر دل بنگری شور ونوایی خوش برآورده
زده کف بر کف از شادی که کوثر کوثر آورده
علی با دسته گلهایش، گلستان کرده شعبان را
سه مادر با سه دسته گل ، گل افشان کرده شعبان را
سه مادر با سه اختر، نور بار ان کرده شعبان را
نوای گرم سه بلبل ، بهاران کرده شعبان را
سه یوسف طلعت گلچهره ، کنعان کرده شعبان را
سه تا ماه و سه مهپاره ، چراغان کرده شعبان را
سه تا مادر سه تا مولودِ از گل بهتر آورده
یکی یاس و یکی سوسن ، یکی نیلوفر آورده
یکی را می کند نازش علی بر دامن مادر
یکی چون شهد می نوشد لب شیرین پیغمبر
یکی مینای لبهایش شده پیمانة کوثر
یکی را در بغل زینب یکی را ساقی کوثر
یکی را شهربانو می زند بوسه به دست وسر
یکی دلداده آورده یکی آورده یک دلبر
یکی پیغمبر آورده یکی یک حیدر آورده
یکی را حضرت ام البنین و آن یکی را کوثر آورده
چرا زینب دل از بوسیدن دست برادر بر نمی دارد
چرا لب از لبِ عباس ، خــــــواهر بر نمی دارد
دل از بوسیدن عبـــــــــاس حیدر بر نمی دارد
به رخسارش نهاده چهره مـــــــادر بر نمی دارد
برادر دل زدیـــــدار برادر بر نمی دارد
خــــــدایا از چه رو جبریل شهپر بر نمی دارد
مگر امشب برای هدیه عباس بال و شهپر آورده
برای دیدن عباس حوران بهشتی را بهمره یکسر آورده
خوشا بر حال نوزادی که دارای دو مادر شد
به روی قلب دو مادر دو جبهه مهر پرور شد
به دامان دو مادر چهرة او سایه گستر شد
دو تا دستش همیشه بوسه گاه دو برادر شد
همیشه دلنواز او دو تا دست دو خواهر شد
خوشا بر حال نوزادی که با قنداقه محور شد
خدایا این چه مولودیست که اشک علی راهم در آورده
به طفلی همرهش ای(قطره) گویا که دوتا چشم تر آورده
کلمات کلیدی :
»
نظر